کد مطلب:161844 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:176

توجه به عالمان دین
و بالجمله با اعتراف به كذب بودن مطلب مذكور و امثال آن كه احصاء نتواند كرد، شایسته چنان بود ه فقهای راسخین و حارسان شهرستان دین مبین، قلعه متین ملت احمدی و طریقه علوی را بهتر از این حفظ نمایند و این رقم عار و ننگ را از آن بردارند و دامن پاك و پاكیزه كیش جعفری را از تلوث به امثال این قذارات و كثافات پاك نمایند و از نشر امثال آن كتاب و نظایرش و نقل از آنها را نهی كنند و نگذارند روضه خوانان كه قوه تمیز میان صحیح و سقیم و با اصل و بی پایه را ندارد، به آنها رجوع كنند. و اگر نپذیرفتند در مجالس و ماتمكده ها دعوتشان نكنند؛ و اگر به مجلس دیگران خوانده شدند، به آن جا نروند؛ و اگر ندانسته در آن جا حاضر شدند چون مشغول خواند شوند محض اعلاء كلمه حق و نهی فعل از منكر بی ملاحظه احدی از جای برخیزند كه در آن فایده عظیمه است برای تنبیه آن جماعت و پذیرفتن آنچه به ایشان گفتند و بنا گذاشتن بر درستكاری. نه آن كه بنشینند و گوش دهند و بعد از فراغ و دعا، خواننده را به كلمه «احسنت و طیب الله فاك» در جائی كه باید به فرماید «فض الله فاك» تمجید و توصیف كنند؛ بلكه علاوه او را دعوت كنند. و آنچه گوید و در آن محضر بخواند اگر چه از جمله بافته های بالای منبر باشد، به سكوت و تقریر و ایراد نكردن، امضاء فرمایند! آنگاه داخل در اخبار


صحیحه آن جماعت شود به نحوی كه اگر وقتی در بلاد دیگر در مجلسی آن خبر بی پایه و حدیث مجعول را خواند و آخوند بدبخت اجل برگشته كه فی الجمله خبرت و بصیرتی در این فن دارد ایرادی كند، چنان نهیبش دهد كه بیچاره سخن گفتن از یادش رود و آنچه دانسته فراموش كند. و با نهایت جلادت و قوت قلب به او بگوید: تو بهتر میدانی یا فلان كه علو مقامش امروز چنین و چنان است؟! در محضر شریفش خواندم ابدا سخنی نفرمود و ایرادی ننمود. تو كه باید مثلا صرف میربخوانی در معقولات چرا تصرف می كنی! به امثال این كلمات آن بیچاره را رسوا نماید. [1] .


اینها همه شرح آن دو كلمه ای است كه در خطبه این رساله به آن اشاره شد كه تمامی خرابی از سرچشمه است. چه خوب بود كه بزرگان این مذهب كه


قولشان مسموع و حكمشان مطاع است، طریقه علمای سلف را از دست نمی دادند و در این مرحله با نهایت تشدید وجد اكیدا، اهل علم و طالبین احادیث و جامعین و حافظین و ناقلین آن را به حال خود نمی گذاشتند و استحكام این رشته از دین را از هم عظیم خود قرار می دادند. و نقل از كذاب و وضاع و بی پایه گو و ناقل اخبار منكره را مانند جماعت سلف، به زبان و نوشتن در رساله های عملیه منع می كردند. و اگر اطاعت نكنند، طردش كنند و دیگران را از مصاحبت و شنیدن سخنان منبریه او منع نمایند.


[1] اين سخن مؤلف والامقام و نگران فرهنگ مظلوم اهل بيت عليهم السلام والاتر از آن است كه اندكي در اطراف آن ننوشت. اين سخن از دو جنبه داراي اهميت و دقت ويژه است: 1- اين كه چون اين مجالس به نام اهل بيت عليهم السلام منعقد مي شود، داراي ارزش و تقدس ويژه اي است و مردم عوام صرف اين مجالس را - بدون توجه به محتوايش - احترام به اهل بيت مي دانند. و به علت وفور و كثرت استفاده از مصيبت هاي دروغ، برخي از آنها وحي منزل تلقي مي شود و كمتر به ذهن آنها خطور مي كند كه دروغ باشد. و از طرفي گويندگان و مداحان بي مبالات و كاسبان بي تقوا كه براي رواج كسب خود به پيغمبر و ائمه عليهم السلام دروغ مي بندند، از عوامگرائي و تهمت به ديگران ابائي ندارند. بنابراين انجام وظيفه در اين مورد سخت و مخاطره آميز است. و مصلحاني كه چندان وجهه اجتماعي ندارند، با صحنه سازيها و تعريضهاي آنان كاري از پيش نخواهند برد. ولي برخورد عالمان بزرگ به صورت منفي و مثبت به سادگي براي آن ها قابل جبران نيست. 2- بسياري از بزرگان و علما و رجال بزرگ ديني در اين محافل شركت مي كنند و يا در بيوت آنها به صورت مرتب چنين مجالسي برگزار مي شود. و گاهي ديده مي شود براي ارضاء مستمعان از مداحان و يا گويندگان بي سواد و بي مبالات استفاده مي شود و با حضور خود آنان، چنين ياوه هايي خوانده مي شود! طبيعي است اين عمل آنان به معناي تاييد و صحت عمل و گفتار گوينده تلقي شود و همين برخوردها باعث مي شود، كه اگر كسي بخواهد چيزي بگويد، با هزاران ناسزاي گوينده و باني و مستمع روبرو شود!! در حواشي اين كتاب، بارها و بارها به خطرات و اثرات ناشي از اين بي مبالاتي اشاره كرده ام و بسيار اندكي از حجم و دائره و عمق كاستي هايي كه در شكل و محتواي اين مراسم نهفته است را گوشزد نموده ام و تكرار مي كنم صيانت از فرهنگ ناب اهل بيت و تاريخ سراسر مظلوميت آنها، وظيفه عالمان تحصيل كرده و خدا ترس است. وظيفه اي كه هيچ بهانه اي را بر نمي تابد. امروزه به علل گوناگون، بازار بي پروايان «نخوانده ملا» به مراتب گرمتر از گويندگان معتقد و زحمت كشيده است و اندك اندك مجالس به انحصار مداحان و معركه گيران كه توشه آنان فقط صداي خوش و بي پروايي است در مي آيد! و بسيار ديده شده كه اگر در گذشته از گوينده و مداح استفاده مي شده، امروز خود را از گوينده بي نياز دانسته، ولي مجلس را بدون خواننده نخواهد گذاشت! عكس العملي را كه محدث نوري (ره) پيشنهاد مي كند، مؤثرترين و مفيدترين روش براي كنترل و اصلاح اين روند است. انتظار مي رفت مراكز تبليغي و سازمانهائي كه وظيفه سازماندهي تبليغات ديني را به عهده گرفته اند، تدبيري بيانديشند؛ ولي عملكرد چندين ساله آنان نشان داد كه نتوانسته اند جايگاه و موقعيت مناسبي در اين مجالس براي خود دست و پا كنند كه مردم بتوانند به آنان اعتماد كرده و نظر آنان را مطاع و شنيدني بدانند؛ و نه در اين راستا حركتي از خود نشان دادند. لذا هر سال كه مي گذرد، بر تعداد و مقدار اين ناراستي ها افزوده مي شود. ممكن است برخي از گويندگان و يا خوانندگان اين مجالس به توصيه ها و عكس العمل بزرگان توجه نكنند! ولي بسياري از بانيان و مستمعان سخن آنان را مي شنوند و اگر اندكي ادامه يابد به يقين تأثيري شگرف و كارساز خواهد داشت نويسنده اين سطور پس از غور عميقتر در تاريخ اهل بيت عليهم السلام به مناسبت تعليق و تصحيح اين كتاب، و دريافتي مستندتر از مطالبي كه خوانده مي شود، به شدت بر خود لرزيدم و امروزه شبهه مي كنم كه آيا نشستن در چنين مجالسي كه اين گونه بي پروا به اهل بيت عصمت و طهارت نسبت دروغ مي دهند، گناهش كمتر از شركت در مجالس فسق و فجور است؟! و آيا فسقي بالاتر از نسبت كذب به معصومين دادن، وجود دارد؟1 امروز وظيفه هر روحاني و عالم برجسته ديني، گوينده و واعظ تحصيل كرده و باتقوا است كه با هر روشي كه مي داند و مي تواند، به مقابله با اين سنت سيئه برخيزد و مداحان باتقوا و محب واقعي اهل بيت وظيفه دارند، يا خود به تحصيل چگونگي درك و فهم مناقب اهل بيت بپردازند و يا قبلا آن را به بزرگان ملا و تحصيل كرده، عرضه بدارند، اگر آن را تاييد كردند در مجالس بخوانند؛ و يا اين حرفه را كنار بگذارند و تصور نكنند مداحي و ذكر مناقب اهل بيت عليهم السلام كاري سهل و بي تكلف و بي مسئوليت است. در گذشته مگر كسي جرأت مي كرد، بدون استناد به كتابهاي معتبر آن هم در برابر علماء و بزرگان دين، چيزي را به ائمه معصومين نسبت دهد؟! ولي امروز چه؟ از پدرم شنيدم كه يكي از وعاظ معروف نجفي كه در مشهد مقدس به منبر بوده نقل مي كردند كه خدمت مرحوم آيةالله العظمي خوئي عرض كردم: در ايام ماه مبارك رمضان روضه بخوانم يا خير؟ ايشان فرمودند: «روزه ات را بخور، روضه بخوان» معناي اين جمله آن است كه اين روضه هائي كه معمولا خوانده مي شود، دروغ بسيار دارد و دروغ نسبت دادن به ائمه روزه را باطل مي كند و از مواردي است كه اگر كسي مرتكب شود كفاره جمع به گردن او مي آيد! يعني اگر در حال روزه، يك دروغ به خدا و يا پيغمبر و ائمه معصومين عليهم السلام نسبت دهد، روزه آن روزش كه باطل مي شود، بماند بلكه مي بايست به جز قضاي آن روز، هم شصت روز روزه بگيرد و هم شصت مسكين را طعام دهد و هم يك بنده آزاد نمايد!! در رساله هاي علميه آمده است كه برخي از اعمال به علت زشتي زياد اگر در روز ماه رمضان، روزه دار مرتكب شود، مستحق كفاره جمع است و آن موارد عبارت است از اين كه روزه خود را به حرام - مانند شرب خمر، زنا و يا لواط - باطل كند و يكي هم دروغ بستن به خدا و پيغمبر و ائمه معصومين عليهم السلام است. يعني اين عمل، همانند آن است كه انسان در حال روزه، شرب خمر و يا زنا و لواط كند!! استغفرالله و نعوذ به. و آيا شايسته و رواست عالمان بزرگوار و شخصيت هاي برجسته معنوي كه مردم به روش و منش آنان احترام گذاشته و دين خود را از آنان مي طلبند، بدون اعتراض در مجالسي شركت كنند كه يكي از بزرگترين گناهان كبيره - كه همانا تحريف فرهنگ اهل بيت و نسبت ناروا به آنان است - را شاهد باشند و دم فرو بندند؟ و مردم عوام نيز به اعتبار همين حركت، آن را مطابق با واقع تلقي كنند؟! آيا مي توان در قيامت جواب آنها را داد و آيا حجت و دليل و بهانه اي براي اين تقصير در قيامت پيش بيني كرده ايم؟!! بايد به اين نكته متوجه بود كه به علت گسترش و شرائط ويژه اين مجالس، مردم دين خود را از همين طريق كسب مي كنند، و اگر اين سنگر باارزش روحانيت و پاسداران شريعت و اهل بيت عليهم السلام به وجود عناصري نااهل آلوده گردد، و چاره اي انديشيده نشود، به مرور به جاي تبليغ فرهنگ اهل بيت منجر به تحريف اين فرهنگ خواهد شد، همچنان كه مقداري شده است. و اين نتيجه سستي و يا ملاحظه كاريهاي بزرگان است. و عواقب اين فروگذاري سختتر از آن است كه بتوان تحمل كرد.